دو روز تا تولد دوسالگی
سلام نفس بابا و مامان
دختر عزیزم چند وقتی که به سایت سر نزدم امروز 94/3/6 دو روز مانده تا تولد دوسالگیت من شما را 94/2/18 به خاطر اینکه به گرمی هوا نخوریم با استفاده از صبر زرد که از عطاری گرفته بودم از شیر گرفتم ولی شماکه خیلی باهوش هستید و همه چیز را می فهمید می گفتید مامان می می را بشور مجبور شدم حس ترحمت را بر انگیزم از چسب استفاده کردم و گفتم می می مامان بوو شده شما می گفتی باید روی می می آوا هم چسب بزنی .
94/1/22
قد:87
دورسر:47.5
وزن :13.930
دو سه روزی است سرماخوردگی شدیدی گرفتی و حال نداری من دو بار شمارا دکتر (نرجس پیشوا -احمد مدنی ) بردم دو روز هم اداره نرفتم و شبها به خاطر تبت اصلا نخوابیدم روزهای سختی است وقتی شما مریض هستی .
دیروز تبت قطع شده بود ولی الان مامان جون گفت تب داری و من اداره هستم و فکرم پیشت تو است که زود بیام پیشت عزیزکم .
فرهنگ لغات آوا جون :
ابوتوس = اتوبوس
مامان لها = مامان رها
الام = الهام
بستلا = بستنی
بلغ = بغل
دمپو = دمپایی
ماشین بزرگ = کامیون
94/3/2
قد :88
دور سر :48
وزن : 12/350