نامه اي براي كودكم (2)

سلام فواره قشنگ روياهاي مامام و بابا با روزهاي مانده به آغاز چه مي كني من هرشب و هرروز در انتظار ديدن روي ماه تويي هستم كه حتي نمي دانم كه جورابت آبيست يا صورتي نمي دانيكه چقدر بيتاب در آغوش گرفتن يك ميوه عشقم كه بعد از نه ماه اينك مي خواهم اين ميوه عشق را در آغوش بفشارم اينك مرا تشنه ديدار خود كرده اي .

من تمام اين لحظات را به خاطره كه نه به خاطر خود مي سپارم تا مبادا روزي خاطر لطيفت را مكدر نماييم عزيزترين هديه خداوندي از يك عشق پاك .

امروز اگر تو پسر بودي و بعدها اين مطالب را خواندي مثل پدرت باشي عاشق خانواده و مهربان و دوست داشتني مثل پدري كه عاشقانه دوستش دارم هرثانيه دلتنگ نبودنش در خانه كوچكمان كه حالا بوي تو مي دهد من از هم اكنون خودم را براي ورود بهاريت آماده مي كنم من امسال بهار را عاشقانه تر به پيش واز مي آيم چون مي دانم دردانه اي چون تو مي آيد .

اكنون خوشحالم با تمام وجود انگار خدا لطفش بر من تمام كرده اما يادت باشد وقتي آمدي اصلا نترسي چون اين سرايت خيلي بي رحم و خشن است شايد از اولين روز بخواهي بجنگي پس خوب خودت را قوي كن اينجا زندگي سخت است نان خواستن سخت اينجا تنهايي موج مي زند بي رحمي تمام توانش را به خرج داده تا خودش را به تمام مردم نشان دهد بيا امام با تمام قوا بيا چون شايد مثل پدر از صبح كار كني تا شب و حتي به خودت ديگر نتواني برسي .

يكي يه دونه باغچه قلبم مي دوني چقر ما خوشحاليم اما من يه كم مي ترسم نكنه تو وقتي عاقل شدي بگي چرا منو دنيا آورديد من كه نمي خواستم به اين دنيا بيام راستي تو مي دوني كه آيا ماها رو خدا از قبل انتخاب كرده كه به دنيا بياييم يا نه وقتي خواستيم به دنيا بياييم برامون سرنوشت  نوشت آره ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه  ه ه

خلاصه جون مامان از اين حرفا نزني تو بايد تلاش كني تا آينده خوبي واسه خودت داشته باشي تو مي توني بهترين و زيباترين آينده رو داشته باشي به شرط اينكه با تمام و جودت به اين اصل ايمان داشته باشي من و بابا هم همه تلاشمونو براي آسايش و امنيتت انجام مي ديم .

مراقب دلت باش تا از همين حالا تا آخر دنيا سفيد و پاك بمونه

اوني كه از الان تا خدا نگرانته (بابا و مامان )  

91/11/8